زاویه

زاویه

جهان از زاویــــه ی چشمــ تــو
بر من معنا شــــــد "حـــــــــــ سین"
.
مــــن تـــــو ام
هیـــــــچ و همـــــــه!
.
.
.

پربیننده ترین مطالب

  • ۹۵/۰۳/۰۳
    ...
  • ۹۴/۰۸/۲۸
    ...

ای آه! بسوزان به شــــــــرر سینه ی ما را

کین سینه برای دل ما جز قفسی نیستــــ

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۴ ، ۲۳:۰۸
مــ. مشرقی


حـــال من مثل یتیمی ست که هنگام دعــا

به فرازِ "به اَبی و اَنتَ و اٌمّی" برســد ...

۱۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۴ ، ۱۴:۵۰
مــ. مشرقی

همیشه شنیده بودم انسان ها تاوان حرفهایی را که نباید میگفتند و گفتند را میدهند.

 نمیدانستم سکوتــــ هم تاوان دارد.!

سکوت ناشی از یک شوک درداور و عمیق
همراه با حس خالی شدن از هرآنچه درونت باشد.

هنگامی که یک کلام تو را برای همیشه از درون تهی میکند
نمیتوانی چیزی بگویی، چون خالی شده ای.
و من خالی شدم.
خالی از هر آنچه بود و نبود!

درد دارد بخاطر لال بودنت تاوان بدهی...
وقتی لال شدنت دست خودت نباشد... دردت می آید.

من لال شدم...
هیچ گاه خیال نمیکردم تا این حد آرزوی مرگ داشته باشم...
به حــد مرگ، آرزوی مرگــــــــ ...

آنچه مدام به قلبم نیشتر میزند
اینست که با دستهایی بسته محاکمه شوم و تاوان...

نمیدانستم سکوت هم تاوان دارد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خــــــــالی شدم از زندگی، از هرچه پایان داشت
حسی شبیه آنچه که یک جسم بی جان داشت
۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۴ ، ۱۳:۳۴
مــ. مشرقی


کــــاش نـــــکند صبـــــح طلــــــــوع ... 


موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۴ ، ۱۷:۳۸
مــ. مشرقی

عجیب است

باید دنیا تمام میشد

همان روز که معشوقت

خورشیدِ زمینت

دیگر نفس نکشید.

باید دنیا تمام میشد...


اما تو مغروری

میخواستی داستان تو  ومعشوقت

صدها سال 

شهره ی زمین و آسمان شود

و تو به این عشقبازی ناب ببالی.


تو به بلندای تاریخِ زمین و آسمان، صبوری...


images


_عکس و خط:مـ.مشرقی

۸ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۴ ، ۲۳:۴۱
مــ. مشرقی