دو قطب نا همنام!
جهان دو قطب دارد: شمال_ جنوب. دنیای پس از مرگ دو قسمت جدا دارد: بهشت_ جهنم.
حالا من از زمین میخواهم بگویم. در زمین دو جهت وجود دارد: مثبت_ منفی... خیر_شر.
در علم سیاست بحثی وجود دارد به نام "تفکر وجودی". منظور تفکر وجودی هر کشوری است. تفکر وجودی هم دو جهت دارد: الهی_ شیطانی.
که البته منظور از الهی بودن غیر مادی بودن و منظور از شیطانی مادی بودن است.
این
تفکر وجودی جدای از نوع حکومت و حکم و قوانین است. زیرا این موارد طی
دوران حیات هر کشوری تغییر میکند.
اما تفکر وجودی آن به قوت خود باقی ست.
یک بنیان و اساس فکری پایه و بنای هر کشوری را میسازد. به این معنا که هر کشوری طبق یک طرز تفکر مخصوص به وجود می آید.
طرز فکری که از زمان تشکیل نطفه تا نهایت حیات آن کشور باقی میماند.
میخواهم بحثی را مطرح کنم که شاید برخی به آن توجه نکرده اند و یا اصلا از این موضوع اطلاعی ندارند.
بحث چالش برانگیزی ست. و بیشتر ترجیح میدهم به اصل موضوع بپردازم!
و این دو هیچ گاه نمیتوانند کنار هم باشند... در هر شرایطی هرکدام در تلاش برای غالب شدن بر دیگری ست.
این دو قطب متضاد خیر و شر بر روی زمین دو کشور قدرتمند ایران و امریکا هستند.
(بنده از اینجا به بعد بدون هیچ تعصب و حب و بغضی به مسئله نگاه میکنم. کاملا بیرون از ماجرا).
بنای فکری و اساس کشور ایران یک تفکر واحد الهی است. و بنای فکری و اساس کشور امریکا یک تفکر شیطانی.
این دو هیچگاه نمیتوانند بر سر موضوعی توافق کنند. خیر و شر مدام با هم در تنش و رقابت هستند،
و حتی اگر بخواهند نمیتوانند با هم جمع شوند. مانند یک قضیه ی مانعة الجمع که در منطق بحث میشود.
دلیل این امر هم واضح است. زیرا دو امر کاملا بی ربط هیچگاه به هم نمیرسند. مگر آنکه یکی معدوم شود و جای خود را به دیگری بدهد.
این دو تفکر تا جایی با هم تنش و رقابت میکنند که یکی بر دیگری پیروز شود.
این امر باید اتفاق بیفتد، زیرا از طرفی امکان همراهی این دو به هیچ وجه وجود ندارد و از طرفی اکنون ایران و امریکا طبق بنیان فکری شان
با هم در تضاد هستند تا یکی مغلوب دیگری شود و آنجاست که تکلیف همه چیز مشخص میشود.
این امر مهم اکثرا از دید و درک افراد خارج است.
اکنون بحث توافقات و مذاکره در باب موضوع هسته ای وجود دارد. عده ای موافق و عده ای مخالف هستند.
شاید حتی کسانی که از طرف ایران برای مذاکره میروند هم از این موضوع بی خبر باشند. اما کشور امریکا کاملا میداند چه میخواهد و در صدد مغلوب کردن ایران و نابودی آن است. تا تمام تفکرات دنیا را به شیوه خود تفکری شیطانی کند.
مقصود از اینکه تکلیف روشن میشود همین است.
آن امریکایی خوب میداند طبق چه تفکری پیش میرود و باید یکی از این دو پیروز شود. در صورت پیروزی هر کدام، دیگری از صحنه جهان حذف خواهد شد.
پس این یک تنش کاملا جدی و حیاتی است.
در خصوص بررسی و گفتگو هایی که تا کنون انجام شده باید بگویم ایران فعلا هیچ چیز به دست نیاورده است و تا کنون تمام نقاط مثبت و دستاوردها از آن امریکا شده است. زیرا ایران با این تفکر پیش میرود که در صورت عقب رفتنه یک قدم ما طرف مقابل هم یک قدم عقب خواهد رفت. در صورتی که امریکا فقط به جلو رفتن می اندیشد و مسلما در تفکر شیطانی واژه ای به نام مدارا و رحم وجود ندارد!
به عنوان مثال اگر تمام تحریم های ایران 23 تحریم باشد تنها 3 یا 4 تای آن مربوط به مسئله انرژی هسته ای است.
و ایران تمام خسارات و شهدایی که در این راه داده بخاطر همین 3 یا 4 مورد بوده... پس مشخص میشود که برای 20 مورد بعدی چه هزینه هنگفتی پرداخت خواهد کرد!
و البته این که تمام این تحریم ها برداشته شود هیچ احتمال و یقینی وجود ندارد.
کسانی که با این توافقات هم سو و موافق هستند از این امر بی اطلاع هستند و تازه زمانی که توافقات به نتیجه برسد فجایع برای ایران شروع میشود.
و کسانی که با این امر مخالفت میکننداین قضیه را متوجه شده اند.
پ.ن: (به عنوان یک ایرانی میگویم) ایران این تعداد شهید از دست نداد که اکنون به این خفت تن دهد.
ایران 8 سال در مقابل دنیا نیاستاد که اکنون به دلیل بی لیاقتی و بی فکری عده ای نادان در برابر شر زانو بزند.
هرچند وعده ی "پیروزی خیر بر شر" حتمی است.
شعر نوشت:
یک روز با این هایی و یک روز با آنها
رندی که از تخریب میترسد بلاکش نیست
سرباز باید پشت دشمن را بلرزاند
شطرنج جای مهره های اهل سازش نیست!
/مرتضی عابدپور
یا علی...